مظلومترین نگاه تاریخ بقیع
کشف و شهود در شعر کشف و شهود در شعر، یعنی چه؟ مرحلهی کشف در شعر، مرحلهی تخیل است و چرخهی فکری آن محدود به حس و خیال میشود و اغلب آثار ناسوتی و رومانتیک در همین مرحله شکل میگیرد. اکثر آثار "غیردینی" معمولا در مراحل کشف ثبت میشود؛ اما مرحلهی "شهود"، مرحلهای سلوکی و دارای مراتب حکمی و عقلانی است. در این مرحله، شاعر به دلیل اشراف بر اعتقادات ماورایی از خواطر ملکی (فرشته ای) یا ربانی (خدایی) بهرهمند میگردد و بهترین شکل بیان این حالت را در شعر مرحوم عمال سامانی میتوان دید: ادامه دارد
کیست این پنهان مرا در جان و تن
کز زبان من همی گوید سخن
این که گوید از لب من راز کیست؟
بنگرید این صاحب آواز کیست؟
به طور کلی دو مقوله سرودن شعر "متعهد" و "غیرمتعهد" را میتوان به مثال زیر تشبیه کرد:
در شعر "متعهد" ساخت شعر، همانند فرایند تولید "عسل" است که زنبور عسل شهد گلها و گیاهان را بعد از فرآوری به عسل تبدیل میکند که ماندگار و مانا و غیرقابل "فساد" است و چون از "شهد" به وجود آمده به "شهود" میرسد و باعث شادابی و لذت مادی و معنوی مخاطب میشود و واژگان الهامی خداوند به بهترین شیوه، بازپرداخت میشود. عنصر "بقا" در حیات بشر و مسیر سلوکیاش از خدا به خدا نیز، در همین مفاهیم میگنجد؛ چون هنر متعهد مبدأ الهامیاش از خدا و مقصد پیامیاش به سوی خداست. همان گونه که در سوره الرحمن می فرماید: الرَّحْمَنُ،عَلَّمَ الْقُرْآنَ، خَلَقَ الْإِنْسَانَ، عَلَّمَهُ الْبَیَانَ. و همین "بیان" که می فرماید به انسان آن را آموخته است خود دارای بزرگترین و گسترده ترین مفاهیم تفسیری است؛ من فقط به نکته شهودی آن توجه نشان داده و به آن استناد می کنم: این که خداوند با ما چگونه سخن می گوید؟ و ما در هنگام سکوت با او چگونه سخن می گوییم؟ و یا در نهان ما و آنچه در سر سویدای ما پنهان است؛ چگونه با او ارتباط برقرار می کند؟ آیا این همان رمز و راز بیان نیست که مرحوم "عمان" در سرآغاز "گنجینه اسرار" به آن اشاره می کند؟ "آنِ" شاعرانه ای که دستاویزِ متشاعران شده است، چیست؟ منبع تخیلی و حسی اش از کجاست؟ اگر مربوط به نژاد آدم است پس چرا همه شاعر نیستند؟ چرا تنها شاعران عارف توانسته اند بر قله های شعر، صعود کنند؟ اگر شعر از عالم ماورا، الهام نمی پذیرد و تعهدی به مبدأش ندارد پس از کجاست؟ صدها سوال در حوزه نظریه پردازی شعر دینی مطرح است که می توان به آنها برای اثبات این ادعا، استناد کرد. فقدان نظریه پردازی در شعر دینی و مبانی فکری آن دلیل نمی شود هر کسی که صد غزل "رمانتیک" سروده است، شروع به تخریب شعر دینی کند. شعر دینی تجلی جمال، جلال و کمال الهی در آیینه اوراق است؛ اوراقی که خداوند به قلم آن، نگارش آن، تعهد آن، قداست آن سوگند می خورد: ن والقلم و مایسطرون!
اگر سخن از شعر متعهد و هنر متعهد میشود به دلیل اهورایی بودن آن، همیشه کلمات به بخش هایی همچون جمال شناسی و جلال شناسی و کمال شناسی منتهی میشوند. در جمال شناسی منظور از چشم، نگاه است و نوع نگاه. اگر لذتی هم در آن باشد لذت کشفی ندارد بلکه لذت شهودی است و این "شهود" تنها در "مسیر الی الله" به دست میآید؛ چون خود شهود بخشی از تجلی "روح" است. اگر در شعر دینی گفته میشود "شاعر باید متعهد به سلوک دینی باشد"؛ دلیلش حرکت در مسیر "شریعت" و "طریقت" و در نهایت رسیدن به "حقیقت" است؛ حقیقت در هنر همان مرحله شهودی است؛ همان مرحلهای که ما در "نقاشی مینیاتور اسلامی –ایرانی" میبینیم که نه تنها عاری از عریانی است بلکه در آن هیچ گاه "سایه" دیده نمی شود؛ چون خودش، پیامش، شهود است و شهود خود بخشی از نور؛ و نور جلوه ذات حضرت پروردگار در عالم هستی. اما در فرآیند شعر "غیرمتعهد"، به دلیل توجه به عناصر کشفی و کاملا مادی، شعر شبیه آذوقهای است که "گاو" میخورد و آن فرآورده در حقیقت گل و گیاهان پرطراوت و شادابی و زندهای است که خداوند همانند واژگان زیبا آفریده است؛ اما سراینده آن را بعد از فرآوری، خرج عوالم ناسوتی میکند و در عالم "کون و فساد" بعد از مصرف به "سرگین" تبدیل میشود و اطرافش موجودات و حشرات زیادی به جست و خیز میپردازند و ماندگاریاش به همان چند لحظه عیش و نوش و وجد دیگر موجودات است. خصلت گاو نیز در بین اهل حکمت باز زنبور عسل متفاوت است. زنبور عسل –همان موجودی که خداوند به او وحی میکند –در پی سلوک های متفاوت، زمینی و آسمانی، طولی و عرضی و ارتفاعی، خود زندگی شهودی در عالم ناسوت دارد و هیچ گاه دچار حرص و آز، تملق و تعصب در کسب هنر نمی شود؛ اما گاو، در نهایت سلوک محدود خود، از آغل تا سبزه زار، دهان به هر سبزه ای میگشاید و فضای سبز محدود و موجود خود را چنان در تملک خویش میبیند که برای حفظ آن به هر جنبده ای حمله میکند! پس مراحل سرودن در شعر دینی و غیردینی بسیار متفاوت است و آن تفاوت در خروجی مطالب و بقا و فنای آنهاست!
گرچه مواد اولیهی آنها یکی است؛ اما نتیجهی هر کدام از آنها کاملا متفاوت است و انشاءالله نتیجه گیری این نظریه در بخش بعدی منعکس خواهد شد... .
منابع:
قرآن کریم
گنجینه اسرار
مقاله "نظریه مکتب شعر دینی"، سید علی اصغر موسوی.
By Ashoora.ir & Night Skin